به زور هم شده ساعت 3 صبح برپا زدیم
خواب از چشمانمان می ریخت اما ذوق خواندن نماز صبح در جمکران را داشتیم
با هزاران امید و آرزو وارد شدیم
دلمان می خواست که امروز همان روز موعود باشد
از همان در محوطه جمکران حالم گرفته شد
بلندگوها داشتند قرآن می خواندند
اما زائران همچنان خواب بودند
خیلی ها ذوق نماز اول وقت را نداشت
خادمان هم با زائران کاری نداشتند
نمی دانم ، اما دلم می خواست نماز صبح جمعه با روزهای دیگر فرقی داشته باشد
همه با حالت منتظر و چشم به راه بدو بدو بروند وضو بگیرند و در صف نماز بنشینند
اما خیلی ها خواب بودند
بعضی قسمتها همه قاطی خوابیده بودند
کسی هم مراعات نامحرم را نکرده بود
روسری ها از سر خانوم ها کنار رفته بود
دوست داشتم خادمها کاری بکنند
از کناز زائران که رد می شدم می گفتم: زائران عزیز وقت نماز صبحِ، حیف نیست که در جمکران باشی و نماز صبح را خواب بمانید، شاید آقا امروز ظهور کنند، بلند شید و خودتان را برای استقبال آماده کنید
اما می گویند که نباید کسی را به زور برای نماز صبح بلند کنیم
پس چرا به زور برای دعای ندبه بلند می کنید
دعای ندبه مهم تر است یا نماز صبح؟
خدایا این تناقض ها مرا سردرگم می کند
نماز خیلی ها در صبح جمعه 16تیر91 در جمکران قضا شد