روایت شده مردى فقیر به محضر امیرمؤمنان آمد و گفت مرا به تو حاجتى است، حضرت فرمود حاجتت را روى زمین بنویس من تنگدستى و فقر را در تو آشکارا میبینم، تهیدست روى زمین نوشت: «انا فقیر محتاج:» من تهیدستى نیازمندم، حضرت به قنبر فرمود دو جامه قیمتى بر او بپوشان، مرد تهیدست چهارخط شعر در مدح امیرمؤمنان سرود، حضرت فرمود: صد دینار به او بدهید، عرضه داشت همان دو لباس قیمتى مرا کفایت کرد و از فقرم کاست حضرت فرمود: از رسول خدا شنیدم میفرمود: شأن مردم را رعایت کنید و هر کس را در جایگاه خاص خودش قرار دهید سپس فرمود: در شگفتم از کسانى که بردگان را با مال خود میخرند ولى آزادگان را با احسان و کار نیک خود نمیخرند!
حضرت صادق (ع) فرمود: «المعروف شیئى سوى الزکات فتقربوا الى الله عزوجل بالبر و صلة الرحم:»
احسان و کار نیک نسبت به دیگران به ویژه تهیدستان غیر از زکات است، با نیکى و احسان وصله رحم به خدا تقرب جوئید. امام صادق (ع) میفرماید: «رأیت المعروف لایصلح الابثلاث خصال: تصغیره و ستره وتعجیله، فانک اذا صغرته عظمته عند من تصنعه الیه، واذا سترته تممته واذا عجلته هنیته وان کان غیر ذلک محقته و نکرته:» «3» احسان و کار نیک را جز به سه خصلت آراسته و درست ندیدم: کوچک دانستن آن، پنهان انجام دادنش، و شتاب در تحققش، هنگامى که آن را کوچک دانستى نزد کسى که به او احسان کردهاى بزرگ و عظیم نموده اى، و چون پنهانش داشتى کار را کامل و تمام کرده اى، و وقتى در انجامش شتاب ورزیدى آن را گوارا نمودهاى و اگر غیر از این باشد آن را پوچ و نابود و ناگوار کرده اى. حضرت صادق از پدرانش از رسول خدا روایت میکند که آن حضرت فرمود: «کل معروف صدقة، والدال على الخیر کفاعله، والله یحب انماثة اللهفان:»
هر احسان و کار نیکى صدقه است، دلالت کننده بر کار خیر مانند انجام دهنده آن است، خدا کمک به غصه دار و اندوهگین و رسیدن به فریاد او را دوست دارد. روایت بسیار مهمى در این زمینه از رسول خدا به مضمون زیر نقل شده است: «رأس العقل بعد الدین التوّدد الى الناس واصطناع الخیر الى کل احد، برّ و فاجر:»
رأس عقل پس از دین دوستى و محبت به مردم و نیکى کردن به هر کسى است چه اینکه انسان خوبى باشد و یا بدکار. رسول خدا متن بسیار مهمى را از پروردگار عالم در رابطه با احسان و نیکوکارى به مضمون زیر نقل میکند: «المعروف هدیة منى الى عبدى المؤمن، فان قبلها منى فبرحمتى ومنى وان ردها فبذنبه حرمها ومنه لامنى وایما عبد خلقته فهدیته الى الایمان وحسنت خلقه ولم ابتله بالبخل فانى ارید به خیراً:»
نیکى و خیر و احسان به دیگران هدیه من به بنده مؤمنم میباشد پس اگر آن را پذیرفت از جانب من و به کمک رحمت من پذیرفته و اگر آن را قبول نکرد به گناه خودش از آن محروم گشته و محرومیت از فیض از طرف اوست نه از جانب من، و هر بندهاى را بیافرینم و او را به ایمان هدایت کنم و اخلاقش را نیکو گردانم و او را مبتلاى به بخل ننمایم بیتردید نسبت به او خیر خواستهام. از حضرت صادق (ع) روایت شده است: «ایما مؤمن اوصل الى اخیه المؤمن معروفاً فقد اوصل ذلک الى رسول الله:»
هر مؤمنى به برادر دینىاش احسانى برساند، تحقیقاً آن را به پیامبر خدا رسانیده است. از حضرت رضا (ع) روایت شده که آن امام معصوم فرمود: «اهل المعروف فى الدنیا اهل المعروف فى الآخرة لان الله عزوجل یقول لهم: قد غفرت لکم ذنوبکم تفضلا علیکم لانکم کنتم اهل المعروف فى الدنیا و بقیت حسناتکم فهبوها لمن تشاؤون فیکونون بها اهل المعروف فى الآخرة ...» اهل احسان و نیکى در دنیا اهل احسان در آخرت هستند زیرا خدا در آخرت به آنان میگوید: از روى احسان و لطف گناهانتان را بخشیدم زیرا شما در دنیا اهل احسان و نیکى بودید، خوبىهایتان براى شما مانده به هر کس میخواهید ببخشید که به وسیله این بخشیدن اهل احسان و نیکى در آخرت باشید! از ابوهاشم جعفرى نقل شده که میگوید از حضرت ابامحمد (ع) شنیدم میفرمود: «ان فى الجنة لباباً یقال له المعروف لایدخله الا اهل المعروف فحمدت الله فى نفسى و فرحت بما اکلفه من حوائج الناس فنظر الى ابومحمد (ع) و قال: نعم قذُم على ما انت علیه فان اهل المعروف فى الدنیاهم اهل المعروف فى الآخرة جعلک الله منهم یا اباهاشم و رحمک:»
در بهشت درى است که به آن معروف میگویند، جز اهل معروف از آن وارد بهشت نمیشوند، من پس از شنیدن این حقیقت در درونم خدا را ستایش کردم و بخاطر این که رفع حوائج و نیازمندىهاى مردم را به عهده گرفته ام خوشحال شدم، امام به من نظرى فرمود و گفت آرى باید شکر کنى و خوشحال باشى بر این برنامه مداومت کن زیرا اهل معروف در دنیا اهل معروف در آخرت اند، خدا تو را از آنان قرار دهد و تو را سزاوار رحمت و مهرش محسوب بدارد.
|