29 خرداد 1391مجری درحالیکه عکس مسجدی با گنبد آبی را نشان میداد میگفت: دوستای خوب من، اسم این مکان مقدس چیه؟، تو شهر قم هست ها! درحالیکه ازطرف بچهها جواب میآمد: مسجد امام رضا(ع)، حرم حضرت معصومه (س) و… مجری ادامه داد: مسجد متبرک به قدوم صاحب الزمان، حضرت مهدی (عج)، حالا کسی هست بگه اسم این مسجد چیه؟ کسی نبود که نبود تا جواب درست بدهد. بالاخره خود مجری گفت: اسم این مسجد، مسجدِ ، مسجدِ جم، کرانه. پس چی شد، اسم این مسجد«مسجد جمکران»ه. چند سال پیش وارد به این روستا رفتم دوربین عکاسی دیجیتال که بیرون آورده بودم همه نگاههای بچههای روستا شده بود این دوربین؛ حتی بعضیها برای دیدنش، اومدن کنارم که فقط صفحه اون رو ببینند. چند وقت پیش، دوباره سری به این روستا زدم. وضعیت کودکان و دبستانیها روستا رو فکر کنم داستان بالا توصیف میکنه اما جوانان. حالا بعد گذشت چند سال از دیدار قبلی، بعضیهاشون گوشی داشتند. اما نه برای زنگ وتلفن زدن فقط گوشیهایی برای آهنگ و بلوتوثبازی، چون هیچ گوشی آنتنش توی اون روستا جواب نمیداد؛ مشتاق بودم ازبلوتوثهایشان استفاده کنم. برایم چند تایی ارسال کردند. چیزی نبود جزاهنگهای نانسی و بندری خودمون.
مطالب فوق توصیف ناراحتکننده کوتاهی از یک روستا واقع در خراسان رضوی بود که یکی از دوستان برایم فرستاده است؛ راستش با شنیدن این ماجرا یادم آمد چند وقت قبل هم بین عشایر دیده بودم چادرهایی که کنار آنها دیشهای بزرگ ماهواره گذاشتند وکوچکترها و بزرگترهای ایل چطور زیرچادرجمع شده بودند وصفحه تلویزیون را تماشا میکردند ویا روستاییانی که روی بام کاهگلیشان بشقابهای بزرگی جاسازی کرده بودند قبل ازاین درهمایشی که درشهراصفهان برگزارشده بود کارشناسان و خطبای نشست، مفصلا درمورد تاثیرفرهنگ بیگانه بین عشایرسخنرانی کردند. اینها نشان میدهد دشمن درجبهه فرهنگی کارخود را با موفقیت انجام داده بهگونهای که توانسته است ذائقه بسیاری ازمردم را حتی در روستاهای دورافتاده به نفع خود تغییر دهد این نکته موید آن است که درمقابل روش برخورد ما درعرصه فرهنگی ضعیف بوده است. اگر روزگاری فیلمفارسیهای دهه چهل وخوانندگان زن قدیمی به قول معروف آهنگهای بیابانی اوج ابتذال در روستاها بهشمار میرفت، اما ضعف درفعالیتهای مدیریتی فرهنگی کشورسبب شده تا امروز الگوهای غربی، به قسمتی ازجوانان و نوجوانان این روستاها تبدیل شود متاسفانه ماهواره ضریب فساد در روستاها هم بالا برده است. بهطورقطع با سخنرانی، همایش، کنفرانس و نشان دادن بیلانهای کاری نمیتوان مقوله فرهنگ را مدیریت کرد. زیرا فرهنگ مسالهای است که تاثیر خود را دراز مدت در زیرساختهای اصلی جامعه میگذارد و اگر از این تهاجم دشمنان غفلت کنیم، تلفات و خرابیهای فراوانی بهبارخواهد آورد که غیرمحسوس و تدریجی هستند به دلیل اینکه هواپیماهای آنها بمبارانی بدون تحریک و برعکس دارای جاذبه وکشش را درمناطق بکر و دست نیافتنی ما براهانداختهاند؛ چه آنکه بعضا جوان روستایی و عشایر ما بهجای رغبت به دامداری و زراعت، دوست دارد تلویزیون ال. سی. دی بزرگ سی اینچی بخرد تا بهتر بتواند فیلمها و شوهای ماهوارهای را ببیند و یا دخترجوان روستایی چادرش را از سر برمیدارد تا به تبعیت ازهنرپیشهها خودش را مانکن کند اینکه روی پشت بامهای گلی و چوبین روستاهای ما دیشهای بدقواره ماهواره نصب شده باشد حقیقتا شایسته جامعه اسلامی ومهدوی ما نیست، چراکه نه فقط در روستاها بلکه در شهرهایمان میبایست بهجای آن پرچمهای انتظار مهدی موعود(عج) نصب شده باشد تا همه بدانند اینجا سرزمین منتظران حضرت حجت(عج) است نه پایگاه نفوذی دشمنان.
این یک واقعیتی است که روستاها و روستاییان به نسبت شهرها به دلیل سادگی و یکرنگی و یکدستی که دارند همیشه مثالزدنی و دوست داشتنی بوده وهستند؛ هرچند درمواقعی مورد کم لطفی و بیتوجهی مسوولان قرارمیگیرند ولی اگراین فضاهای ناب ایرانی اسلامی ما هم برای اینکه ازقافله تجددخواهی و تقلید عقب نماند وارد چنین میدانی بشوند نگران کننده است؟! اینکه مسوولان فضای مجازی و اینترنت را به روستاها میبرند ازیک منظر کار خوبی است اما اگر بدون توجه به شرایط فرهنگی و بومی مناطق روستایی وعشایرنشینمان اقدام کنند بهطورحتم در اندک زمانی روستاییان هم دچارمعضلات متعددی میشوند؛ البته دراین نوشتار قصد نداریم تمام روستاییها و عشایر را زیر سوال ببریم، ولی باید بپذیریم که دشمن ازخواب خرگوشی مسوولان فرهنگی ما کمال سوءاستفاده را میبرد و برای رسیدن به نیات شومش ازهر راهی نقب میزند، حق داشتند ولی امرمسلمین که بگویند نگرانیشان درمورد امور فرهنگی بهگونهای است که گاه شبها از خواب بیدار میشوند، زیرا ایشان تمام مصادیق این جنگ نامتقارن فرهنگی را درک کرده و میشناسند بههمین خاطرهم مدام درباره فرهنگ به مسوولان تاکید میکنند ولی متاسفانه بسیاری از آقایان به مبحث فرهنگ سادهانگارانه مینگرند آنجا که امام خامنهای درسخنرانی خود میفرمایند من حاضرم دراین راه شهید بشوم نشان دهنده عمق فاجعه و اهمیت موضوع است، زیرا اولا حفظ نفس از اهم واجبات اسلام است همچنین شهادت بالاترین مقام دردین اسلام محسوب میشود لذا بهنظر میرسد همین جمله ولایت فقیه حجت شرعی را بربسیاری تمام کرده باشد.