سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، روز قیامت به سه تن لبخند می زند :کسی که شبانه برمی خیزد و نماز می خواند، مردمی که برای نماز، صف می بندند ؛ و مردمی که برای پیکار با دشمن صف می بندند. [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :13
کل بازدید :82727
تعداد کل یاداشته ها : 83
103/2/6
8:42 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی لهی[456]
متین .آرام.ارادتمند همه

خبر مایه
پیوند دوستان
 
زبان آموزی مهربانترین در انتظار آفتاب لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) ###@وطنم جزین@### قیدار شهر جد پیامبراسلام فانوس عشق سایه گل نیلوفر سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید گل باغ آشنایی شهید علی پور بلوچستان شجره طیبه صالحین ،حلقه ریحانه داروخانه دکتر سلیمی یادداشت های حبیب اله حاجی زاده بــرگــــ نوشـــتــ هـای بــاران ►▌ استان قدس ▌ ◄ پرپر حرفهای خودمونی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی شوروشعور عشق مریم و مطهره عشق الهی یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ ترانه سرا (وبلاگ رسمی یکتا نویسنده و ترانه سرا) به وبلاگ رسمی یکتا نویسنده و ترانه سرا خوش آمدید ساعت یک و نیم آن روز نیمکت آخر ستاره هستی تنهاااااا..... شاید منتظر منادی معرفت سردار بی سنگر رویای شبانه تا شقایق هست زندگی اجبار است . پیامنمای جامع راز رسیدن به شادی و سلامتی یاربسیجی طریق یار دلنوشته سایت روستای چشام (Chesham.ir) کارشناس مدیریت دولتی tabasom مهاجر ابـــــــــــرار کوهستان دیار عالمان پارسی نامه ریحانة المصطفی جوجولی راهیان سرزمین نور هدهد تربیتی شیطان در کمین گاه سعادت نامه کلبه تنهایی به تلخی عسل عطر نرگس زندگی شیرین عشق ترخون بانوی اسمانی مصطفی ♥Deltangi سازمان بسیج اساتید استان تهران درست و غلط بهشت بهشتیان سحر یه دختره تنها خادمة القرآن دنیای هالیوود همه هستیم جوان امروزی گروه اینترنتی جرقه ایرانی ماه شاخابه عشق ندای حق مکاشفه مسیح ... یاس ... جبهه وولایت دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا.... رفیق شفیق یه کم فکر کنیم...! دشت ناز مهندسی آب اعترافات و آرزوها حرف دل مائــده الهی رویابین میرک لطف رحمان اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما... ابریشمین اینجا همه چی در همه کشکول دوستی بیارجمند هیئت just for you عاشقانه انتظار امدنش را بکش!!!!!!! جهادی گل نرگس d.r zeinab عرفان وادب شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة به شوق منجی «صاحب الزمان» سکوت سرد xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx مـــــولا علی جان y divouneh GOD.... حرفهای یک مسلمان پله پله تا خدا ღای دریغاღ ماه مهربان من بیا ازدواج کنیم عدالت جویان نسل بیدار جمله تکه ابر... باران صراط جدیدترین یوزرنیم و پسورد نود 32- username and password nod 32 ...*تنهابهارم...* مهنازوپسراش قرارمون تو آسمون دانشجوی پارسی نشانی چه زیباست با او بودن فروش و پخش کاغذ عشقولانه،رومانتیک، هم نفس بی نفس، فرشته کوچولو و زندگیست پریدن، به اعتقاد کبوتر سفیر نور RANGARANG دست در دست دوست کوثر ولایت شب عشق عاشق باش و کوچک چون عشق میداند ایین بزرگ کردنت را یگانه دوست،اوست دوستت دارم پایگاه سایبری حجة الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی فلب های غمگین مناجات با عشق *عاشقانه های بی جواب* مجاورِ آقا عشق نامه بی هم نفس همه چی از همه جا اینجا پیدا میشه. ***نظر یادتون نره*** تَرَنّم عفاف گمشده پرسپولیس معرکه همون قلقلک بگذار ابر سرنوشت هر چه می خواهد ببارد ما چترمان خداست... آسمان آبی از دل برود هر انکه . . . . سرباز ولایت ...دختر روستا... حرمت عشق حوالی نور به تو فکر میکنم... شمیم سحر هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه arash robatik دل گویه های فطرسی .....خداحافظ رفیق یاصاحب العصر و الزمان دلنوشته سـدرة المنتهی صبح سپید نـــابترینـــــــــــــــــها @@@ تنهای عاشق @@@ فانوس حجاب ندای تنهایی من گاهی شوخی من وتو خورشید و ماه ** ترگلِ کردکوی ** عاشقانه زندگی کن آنتی شیخا نفس رضا... غمگینم و غم را دوست دارم قرآن ساحلی دیگر نت بانو دختر شرقی پلیس زن بـــُغـضِـــــ بـ ـــ ـارونـــ ــ ni na ..::منتظر بیداری::.. *تحلیل* راه آسمان سکـوتـــ شبـانـه" عـــاشـ ـ ـ ـقانه هاے مـن حرف های درگوشی صراط ****سرچشمه**** حرفهای نگفته من یک زن هستم دو بال پرواز طرفداران سریال های زیبا هر چی که بخواین زنگ تفریح تا بهشت راهی نیست 2 سرو دهبکری زیبا چه خبرا حلما آسمان هفتم... پایوند عشق صفا صمیمیت محبت عشق+2 من وبلاگتو میخوام... کاتیا ستــایشــ رها شده دردکده حضور یاوران ظهور کمترین بنده الهه ی شرقی ورود ممنوع عشق پاک درباره ی رپ و دوست شدن با شما دو بال پرواز salaam خلوت دل زمزمه یهدایت نوشته های دلم امانتدار امام رسم شیدایی جزتو

 

راز فریاد آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام نماز

فریادهای آقای بهجت (ره) هنگام سلام نماز برای من سئوال شده بود، گفتم اگر ندانم چرا فریاد می‌کشد دیگر برای نماز به قم نمی‌روم.

«تهران زندگی می‌کردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیت‌الله بهجت (ره) می‌خواندند را دیدم و لذت بردم.
 
تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیت‌الله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه می‌شود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامه‌ام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم.
 
یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح می‌رفتم قم نماز می‌خواندم و برمی‌گشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه می‌کرد که چرا از کار و زندگی می‌زنی و به قم می‌روی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … .
 
کم کم نسبت به فریادهای آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد می‌کشه؟ چرا داد می‌زنه؟ چرا با درد سلام می‌ده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلام‌های آقا سلام می‌دادم.
 
به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد می‌کشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران می‌خونم، این هفته هفته آخرمه …
 
یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطه‌ور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف می‌زدم، آقا اگر بهم نگی می‌رم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیت‌الله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی می‌گفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟
 
سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم می‌گفتم آقا چطور حرف‌های من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیت‌الله بهجت (ره) ایستادم و در صف اول نماز می‌خوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمی‌توانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول!
 
خوشحال بودم و پشت آقا نماز می‌خواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوه‌ای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم.
 
یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد می‌کشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم می‌رفتم و سپس به تهران بازمی‌گشتم تا آقا رحلت کردند.»
 
این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیت‌الله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیت‌الله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد.




91/4/16::: 1:6 ص
نظر()
  
  

در پاسخ به این سئوال دو جنبه فردی ، خانوادگی، و اجتماعی باید مد نظر قرار بگیره.
ابتدا باید متذکر شد که روش شاد کردن کودکان در سنین پائین با بزرگسالان متفاوت هست.. برای کودکان براحتی میشه در این ایام اوقاتی شاد فراهم اورد و در ضمن اون،  معارفی رو به اونها اموزش داد... مثلا گردش بردن بچه ها و در همون حین سئوال از بچه ها که چرا امروز اومدیم گردش؟ و توضیح اینکه خداوند متعال بهمون دستور فرموده که در زمینش گردش کنیم،  گلهای قشنگ رو میبینم ....توضیح بدیم که چقدر خداوند متعال قدرت داره که انواع گلها با رنگهای متفاوت افریده و .... پرنده ها... رودخانه... همه ی اینها میتونه برای بچه ها درس خدا شناسی باشه.
خریدن هدیه در اعیاد مذهبی برای بچه ها و توضیح علت اون بچه ها رو با زندگی ائمه اطهار علیهم السلام اشنا میکنه... بردن بچه ها به شهر بازی بعنوان عیدی و ... این تفریحات سالم باعث میشه که اون روز خاص در ذهن بچه ماندگار  و خاطره انگیز بشه.

در مورد بزرگترها، در دین اسلام شادی واقعی شادی و رضایت درونی هست. زمانی انسان مومن احساس رضایت درونی میکنه که باور کنه افریدگارش ازش راضی هست و به خدا نزدیکتر شده، برای ایجاد این حس  بنا به فرموده بزرگان دین در روز عید سعی کنه تا جائی که مقدور هست معصیت خداوند متعال رو نکنه،  ایجاد حس رضایت با عمل به سیره ائمه اطهار علیهم السلام نیز بدست میاد

 

برای مثال روز عید فرد تصمیم بگیره اگر در توانش هست به چند خانواده فقیر بی سرپرست غذای ظهر رو برسونه. پدر و مادر خانواده اگر باشند که مشکلی نیست.در مورد جوانهای مجرد میتونند برنامه ریزی کنند از مدتی قبل هر روز مقداری از پولشون رو کنار بذارند برای این امر. روز عیدبا پس اندازی که کردند چند خانواده فقیر رو غذا بدن. حس رضایتی که از این کار به انسان دست میده با هیچ شادی ظاهری و بیرونی قابل توصیف نیست.

 

یا اگرفرد وسیله نقلیه ای داره صبح که از منزل خارج میشه نیت کنه مثلا 5 پیرمرد یا پیر زن ناتوان رو که منتظر تاکسی و اتوبوس هستند به مقصد برسونه... شنیدن صدای اونها که از اعماق وجودشون در حق فرد دعا میکنند حس رضایت و شادی در انسان بوجود میاره غیر قابل وصف... در این صورت هم به سیره ائمه اطهارعلیهم السلام عمل کرده و معرفتش نسبت به اونها زیاد شده هم احساس نزدیکی بیشتری به خدا کرده.

 

در این مورد اگر پدر خانواده این کار رو انجام میدن میتونند بچه ها رو هم با خودشون همراه کنند و علت این کار رو توضیح بدن، چون ائمه ما علیهم السلام خیلی مهربان بودند و به فکر دیگران بودند هر کمکی از دستشون میاومده به دیگران میکردند ما هم امروز سعی میکنیم چون مثلا میلاد امام علی علیه السلام هست  به کسانی که نیازمند هستند کمک کنیم.( درس عملی در شناخت ائمه اطهار علیهم السلام)

 

همچنین میشه روز عید اعضای خانواده پدر و مادر و فرزندان قرار بذارند کمک کنند به همدیگه که مثلا فلان گناه انجام نشه..(دروغ، تمسخر، غیبت (.تصمیم بگیرند هر کسی مرتکب این کار شد دیگران وظیفه دارند بهش تذکر بدن (اموزش امر به معروف و نهی از منکر) .فرد نه تنها حواسش به خودش هست که این کار رو نکنه به دیگران هم دقت میکنه که اگر موردی دید تذکر بده.اینها خاطراتی میشه که در ذهن بچه ها خواهد ماندو در صورت تکرار باعث میشه حالت باز دارندگی از گناه در افراد ایجاد بشه و احساس مسئولیت در برابر نه تنها خودشون بلکه دیگران.

 

در این زمانه که بچه ها سطح توقعاتشون بالا رفته و بیشتر به فکر خودشون هستند چنین رفتارهائی (پس انداز کردن برای کمک به فقرا و ... ) به اونها یاد میده که فقط به فکر رفاه خودشون نباشند. بدونند بچه هائی مثل اونها هستند که از کمترین امکانات رفاهی بی بهره اند. نتیجه این میشه که خداوند رو شکر کنند، از امکانات بهترین استفاده رو بکنند و سطح توقعشون رو پائین بیارن.

 

شاید موارد توضیح داده شده به نظر خیلی پیش پا افتاده بیاد چون متاسفانه نظر خیلی از ما ها در مورد شادی مخصوصا خانمهای محترمه این هست که مجلسی باشه و بزن و بکوبی و دست زدنی و بعدش هم همه با هم بگیم خیلی خوش گذشت! این شادی واقعی نیست،  شادی واقعی اونی هست که انسان حس نزدیکی به خدا بهش دست بده و اثرش تا مدتها در ذهن انسان بمونه.

 

موارد بیان شده و صدها روش مشابه در سطح فردی و خانوادگی مطرح هست.. در مورد جامعه نیز میشه ابتکاراتی به خرج داد که شادی بدون معصیت و همرا با معرفت بوجود بیاد.مثلا برگزاری جشن ها ، مسابقات کتابخوانی، شب شعر با موضوع اشعار مذهبی، مشاعره مذهبی، نور افشانی، مسابقات ورزشی، پیاد ه روی خانوادگی،...

 


  
  

 

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 

 

به نام خدا

 

در آستانه میلاد خجسته ولی عصر( عج الله تعالی فرجه ) درد دلی را به صورت چهار پاره تقدیم می کنم . کوچه های شهر را چراغانی کرده‌اند ولی کسی در انتظار فرج نیست :

 

 


  
  

سرگشته و حیران در این ناکجا آباد،


تنها نوری در افق،امیدم را به هست و هستی متبلور میکند.


شبها، ای انیس دلها! تو را از ذره ذره های اطرافم،


عیان میجویم و میبینم.و تو خود چرا مشتاق تری به دیدن من؟!


عزیز دلها!


شبها در پی آنند که دوره ام کنند و ویران!


اما؛در آن آرامش و نظم هستی که سلولهایم را در مدار خورشید حقیقت


به طواف میدارد میابم و میدانم که هست،یگانه ای که پناهگاهی است


قدرتمند،برای همه ی خواسته ها و ناخواسته هایم.


از این روست که سجده را زیباترین بیان برای ابراز عشقم به حضرت دوست یافته ام،


آن هم آنگاه که ظلمت برای خواباندن و میراندن مردم جولان میدهد.


مولای من،ای غایب همیشه حاضر:نبرد همیشگی حق و باطل در جریان است


و امروز تمامیت کفر به مقابله با ایمان آمده است.


به ما توفیق درک صحیح از رسالتمان در این جاهلیت مدرن عنایت فرما.


                                با آرزوی طلوع خورشید وجودت


91/4/10::: 12:2 ص
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5